متن و ترجمه آهنگ 28 از Zach Bryan که چهارمین آهنگ از آلبوم جدید این هنرمند به نام The Great American Bar Scene هست و بسیار مورد توجه قرار گرفته.
سلام بدونیمی های عزیزم حالتون چطوره؟ چند روزه زدیم توی خط آهنگ های کانتری و امروز هم براتون متن و ترجمه آهنگ 28 رو آماده کردم که آقای زک برایان خونده. همین سال پیش بود که زک برایان یک آلبوم با شانزده ترک منتشر کرد و بعدش هم یک مینی آلبوم پنج ترکی اما گویا بیخیال نمیشه و در سال 2024 باز هم یک آلبوم منتشر کرده با نوزده ترک.
زک برایان هنرمند فوق العاده فعالی هست و قبلا هم ازش براتون آهنگ ترجمه کرده بودم و اگر از طرفداراش هستید میدونید که ایشون ابتدا اصلا قصد خواننده شدن نداشته و دلی میخونده اما وقتی کاراش رو روی ساوندکلاد میزاره خیلیا خوششون میاد و همین باعث میشه کار رو ادامه بده. ترجمه آهنگ I Remember Everything از همین خواننده رو میتونید در سایت بدونیم بخونید.
آهنگ 28 یک آهنگ بسیار آروم و دلنشین هست، از لحاظ سبک کانتری به حساب میاد و داستان آهنگ هم رومانتیک و زیباست. در طول این ترک راوی درباره دختری که عاشقش هست صحبت میکنه و میگه با اینکه 28 سال از عمرش میگذره اما گویا تازه حس میکنه که دوست داشته شده.
توصیه میکنم از همین آلبوم آهنگ Pink Skies رو هم گوش بدید درسته بسیار غمگین هست و زک برایان اون رو به خاطر مرگ مادرش خونده اما فوق العاده احساسی و دلنشینه.
بسیار خب دوستان دیگه بریم سراغ متن و ترجمه آهنگ 28 امیدوارم لذت ببرید و ما رو به دوستاتون هم معرفی کنید.
پیج اینستاگراممون رو هم دنبال کنید حتما:
28 :
متن و ترجمه آهنگ 28 :
[Verse 1]
You took a train to the south side of Boston
You showed me where your old man stayed
Took twenty-eight years of blood I was lost in
To feel loved on my own birthday
And I always felt like I’s in between somethin’
Like home and somewhere far away
But tonight on the west side in a bar out in Brooklyn
I saw tears outline your face
با قطار به سمت جنوب بوستون رفتی
جایی که پدرت زندگی میکرد رو بهم نشون دادی
بیست و هشت سال از زندگیم رفت
تا تو روز تولد خودم احساس دوست داشته شدن بکنم
همیشه فکر میکنم بین چیزی هستم
مثل خونه و جایی دور
اما امشب توی قسمت غربی توی یه بار در بروکلین
دیدم که اشک روی صورتت نشسته
( زک برایان بعد از گذشت 28 سال از زندگیش در روز تولدش والدین پارتنرش بریانا رو میبینه و میگه در این روز بود که تازه احساس کردم دوست داشته شدم. )
[Chorus]
How lucky are we?
It’s been a hell of a week, but you’re all grown now
There’s smoke seepin’ out of your bloody teeth
But you’re home somehow
چقدر خوش شانسیم؟
یک هفته جهنمی بود، اما الان بزرگ شدی
از بین دندونای لعنتیت دود بیرون میاد
اما یه جورایی خونه ای
( How lucky are we? در واقع تتویی هست که بریانا چیکنفری روی بدن خودش تتو کرده. زک برایان به همراه پارتنرش هفته سختی رو داشته و حالا بریانا به خونش برگشته و زک معتقده این تجربه باعث رشدش شده. )
[Verse 2]
And I’ll be upstairs with the guitar I’s given
When I was barely fourteen
When did McGlinchеy’s get so crowded
And why are thе crowds so damn green?
I lost my mind on the streets of the city
And maybe I lost all hope too
Took twenty-eight years of blood pumpin’ through me
To get to this evening with you
من طبقه بالا با گیتاری که خودم بهت دادم
وقتی تازه چهارده سالم بود
کی مک گلیچی اینقدر شلوغ بود
و چرا جمعیت اینقدر سبز هستن؟
من عقلمو توی خیابونای شهر از دست دادم
و شاید امیدم رو هم همینطور
بیست و هشت سال از زندگیم گذشت
تابرسم به این عصر در کنار تو
( مک گلیچی یک بار در فیلادلفیا هست که زک قدیم میشناخته اما حالا که واردش شده مثل قبل نیست و آدماش متفاوتن. بعد از بیست و هشت سال عشق خودش رو پیدا کرده و اگر این اتفاق نمیفتاد ممکن بود همه چیز و حتی امیدش رو از دست بده. )
[Chorus]
How lucky are we?
It’s been a hell of a week, but we’re all grown now
There’s smoke seepin’ out of the bar down the street
But we’re home somehow
چقدر خوش شانسیم؟
یک هفته جهنمی بود، اما الان هممون بزرگ شدیم
دود از بار پایین خیابون بیرون میاد
اما یه جورایی خونه ایم
( بازی که ازش صحبت میکنه همون مک گلیچی هست که توش سیگار کشیدن آزاده.
[Chorus]
How lucky are we?
It’s been a hell of a week, but we’re all grown now
There’s smoke seepin’ out of the bar down the street
But we’re home somehow
چقدر خوش شانسیم؟
یک هفته جهنمی بود، اما الان هممون بزرگ شدیم
دود از بار پایین خیابون بیرون میاد
اما یه جورایی خونه ایم
[Outro]
You took a train to the south side of Boston
You showed me where your whole heart stayed
Took twenty-eight years of blood pumpin’ through me
To feel loved on my own birthday
با قطار به سمت جنوب بوستون رفتی
بهم نشون دادی قلبت کجا ساکنه
بیست و هشت سال از زندگیم رفت
تا تو روز تولد خودم احساس دوست داشته شدن بکنم
از دست ندید: