متن و ترجمه آهنگ After Dark از Mr.Kitty : نهمین ترک از آلبوم TIME که سال 2014 منتشر شد و به خاطر همین ترک فوق العاده مورد استقبال قرار گرفت.
سلام بدونیمی های عزیز چطورید؟ امروز متن و ترجمه آهنگ After Dark رو براتون آماده کردم، خودم خیلی دوستش دارم وایب غریب و قشنگی داره و در سبک پاپ آلترناتیو و الکترونیک تولید شده.
جالبه بدونید آقای Mr.Kitty خودش سال 2015 این موزیک رو روی کانال یوتوبش منتشر کرد بعد از اون در سال 2019 یکی از طرفداراش به نام Diana Sandra اومد موزیک رو گذاشت روی قسمت هایی از فیلم Career Opportunities که سال 1991 ساخته شده بود، میکس این دو کار اینقدر با هم خوب مچ شده بود که اون ویدئو میلیون ها بازدید گرفت و آهنگ نسبت به سالی که منتشر شده بود بیشتر ترکوند.

Mr.Kitty در مورد اتفاقی که افتاده گفته: واقعا خوشحالم که ویدئو طرفدارام باعث میشه کارام بیشتر دیده بشه و مردم ببینن من چه چیزی تولید میکنم، سالها پیش وقتی فیلم Career Opportunities رو دیدم با خودم گفتم حاجی این فیلم چقد بده چقد خسته کنندس اما ادیتی که Diana Sandra زده بود باعث شد حتی اون فیلم هم زیبا به نظر برسه و کارش فوق العاده بود.
بعد از گذشت چندین ماه دیدم که وای پسر بازدید این ویدئو داره سر به فلک میکشه و نکته جالبش این بود که پول اون همه بازدید به خاطر مانیتایز نشدنش صاف میومد توی جیب من نه کسی که ادیت کرده بود.
بله دوستان این بود داستان ساخته شدن آهنگ After Dark و اما در لیریک داستانی رو میشنویم از زبان شخصی که گویا به یک دیت رفته و یا این فرصت رو پیدا کرده با کسی که دوستش داره مدتی رو بگذرونه. شاید گیرا بودن آهنگ هم به خاطر این حس باشه، خیلی از ما چنین حسی رو تجربه کردیم. راوی در موقعیت دلخواهش هست و از لحظه لحظش لذت میبره اما دلهره و اضطراب هم داره چون هنوز حرف دلش رو نزده، ملودی هم به کمک لیریک اومده و ترکیب این دو حس رو شنونده هم تجربه میکنه.
بسیار خب دیگه بریم سراغ متن و ترجمه آهنگ After Dark امیدوارم خوشتون بیاد و حتما برامون کامنت بزارید.
کانال تلگرام و پیج اینستاگراممون رو هم دنبال کنید حتما:
After Dark :
متن و ترجمه آهنگ After Dark :
[Verse 1]
I see you, you see me
How pleasant, this feeling
The moment you hold me
I missed you, I’m sorry
I’ve given what I have
I showed you I’m growing
The ashes fall slowly
As your voice consoles me
دیدمت، تو دیدیم
چقد این حس خوشاینده
لحظه ای منو در آغوش میگیری
دلم برات تنگ شده بود، متاسفم
هر چیزی که داشتم دادم
بهت نشون دادم رشد کردم
وقتی صدات منو تسلی میده
خاکسترا آروم فرو میریزن
( راوی از اینکه توجه کسی که دوستش داره رو جلب کرده خوشحاله اون داره نگاش میکنه و همین باعث میشه دلش آروم بگیره، وقتی در آغوشش قرار میگیره متوجه میشه چقدر دلتنگش بوده و حتی عذاب وجدان میگیره از این مدت که ندیدتش. در ادامه متوجه میشیم این دیدار بعد از مدت ها اتفاق افتاده و در این مدت راوی سعی داشته خودش رو به معشوق ثابت کنه. خاکستر استعاره از خستگی جسمی و روحیه و شنیدن صدای این فرد برای راوی کافیه تا حالش بهتر بشه. )
[Chorus]
As the hours pass, I will let you know
That I need to ask, before I’m alone
How it feels to rest on your patient lips
To eternal bliss, I’m so glad to know
As the hours pass, I will let you know
That I need to ask, before I’m alone
How it feels to rest on your patient lips
To eternal bliss, I’m so glad to know
با گذشت چند ساعت، بهت میگم که
باید ازت بپرسم، قبل از اینکه تنها بشم
چه حسی داره روی لب های صبورت
تا خوشبختی ابدی تکیه کنم، خوشحال میشم ( جوابش رو ) بدونم
با گذشت چند ساعت، بهت میگم که
باید ازت بپرسم، قبل از اینکه تنها بشم
چه حسی داره روی لب های صبورت
تا خوشبختی ابدی تکیه کنم، خوشحال میشم ( جوابش رو ) بدونم
( این سوالیه که راوی میخواد بپرسه ولی هنوز این کارو نکرده، زمان با هم بودنشون داره سپری میشه و هنوز دنبال یه فرصته که حرف دلش رو بزنه. )
[Verse 2]
We’re swaying to drum beats
In motion, I’m feeling
My patience controlling
The question, I won’t speak
We’re telling the stories
Our laughter, he knows me
We’re leaving, we’re talking
You’re closer, it’s calming
در حال رقصیدن با صدای درام هستیم
در حرکت، احساس میکنم
صبرم رو که کنترل میکنه
سوالم رو، حرف نمیزنم
برای هم داستان ها تعریف میکنیم
خنده هامون، اون منو میشناسه
با هم خارج میشیم ( از مکانی که بودیم )، صحبت میکنیم
بهم نزدیکتر شدی، این آرامش بخشه
( اینجا به سرعت اتفاقاتی که داره میفته گفته میشه. گویا این رو در جایی هستن که آهنگی در حال پخشه با هم میرقصن صحبت میکنن خاطره میگن و میخندن، راوی وقتی از اون مکان خارج میشن حس میکنه رابطش با کراشش نزدیکتر شده و اعتماد بنفس بیشتری پیدا میکنه در واقع کمین کرده تا در فرصت مناسب حرف دلش رو بزنه. )
[Bridge]
The night will hold us close, and the stars will guide us home
I’ve been waiting for this moment, we’re finally alone
I turn to ask the question, so anxious, my thoughts
Your lips were soft like winter, in your passion, I was lost
شب ما رو نزدیک هم نگه میداره و ستاره ها به سمت خونه راهنماییمون میکنن
منتظر این لحظه بودم، بالاخره تنهاییم
برمیگردم به سمتت تا سوالم رو بپرسم، خیلی مضطربم، افکارم
لبهات مثل زمستون نرم بودن، در اشتیاقت گم شده بودم
( این لحظه نهایی داستان جایی که راوی بالاخره حرف دلش رو میزنه. به قدری هیجان و اضطراب داره که افکارش بهم ریخته و در پایان هم گویا یه بوسه رد و بدل میشه و میفهمیم این دو احساسشون متقابل بوده. )
[Chorus]
As the hours pass, I will let you know
That I need to ask, before I’m alone
How it feels to rest on your patient lips
To eternal bliss, I’m so glad to know
As the hours pass, I will let you know
That I need to ask, before I’m alone
How it feels to rest on your patient lips
To eternal bliss, I’m so glad to know
As the hours pass, I will let you know
That I need to ask, before I’m alone
How it feels to rest on your patient lips
To eternal bliss, I’m so glad to know
As the hours pass, I will let you know
That I need to ask, before I’m alone
How it feels to rest on your patient lips
To eternal bliss, I’m so glad to know
با گذشت چند ساعت، بهت میگم که
باید ازت بپرسم، قبل از اینکه تنها بشم
چه حسی داره روی لب های صبورت
تا خوشبختی ابدی تکیه کنم، خوشحال میشم ( جوابش رو ) بدونم
با گذشت چند ساعت، بهت میگم که
باید ازت بپرسم، قبل از اینکه تنها بشم
چه حسی داره روی لب های صبورت
تا خوشبختی ابدی تکیه کنم، خوشحال میشم ( جوابش رو ) بدونم
با گذشت چند ساعت، بهت میگم که
باید ازت بپرسم، قبل از اینکه تنها بشم
چه حسی داره روی لب های صبورت
تا خوشبختی ابدی تکیه کنم، خوشحال میشم ( جوابش رو ) بدونم
با گذشت چند ساعت، بهت میگم که
باید ازت بپرسم، قبل از اینکه تنها بشم
چه حسی داره روی لب های صبورت
تا خوشبختی ابدی تکیه کنم، خوشحال میشم ( جوابش رو ) بدونم