متن و ترجمه آهنگ Comfortable از Victor Ray که موضوع بسیار مهمی رو روایت میکنه، چیزی که بسیاری از ما باهاش درگیر هستیم و میشه گفت یک خود آزاری راحت طلبانس.
سلام بدونیمی های عزیز ایتس یور بوی حسی عَگِن ( بله به همین غلظت ) امروز متن و ترجمه آهنگ Comfortable رو براتون آماده کردم که واقعا زیباست و مطمئنم خوشتون میاد.
موضوع آهنگ Comfortable بسیار جالبِ، بسیاری از ما یک سری عادات اشتباه داریم و حتی موقعیت و شرایط مسمومی رو تجربه میکنیم که خودمون میدونیم نباید ادامشون بدیم اما نه تنها در اونها اسیر میشیم بلکه گاهی به دنبالشون میگردیم تا تسخیرمون کنن. Victor Ray خودش هم درباره آهنگ چنین صحبتی رو داشته و گفته گاهی در شرایط بدی که اسیرش شدیم آنقدر ماندگار میشیم که احساس راحتی میکنیم.
بیاید قبول کنیم هممون حداقل یکبار چنین بلایی رو سر خودمون آوردیم و حتی شاید همین حالا هم داریم میاریم، اما یک جایی باید به خودآگاهی برسیم چون هیچکس جز خودمون نمیتونه نجاتمون بده، میدونید که منظورم چیه شیطون بلاها؟
این دوست خوبمون Victor Ray رو هم زیاد نمیشناسم و گویی تازه کارش رو شروع کرده. تا الان 10 آهنگ ازش منتشر شده و صدا و موضوع آهنگاش نشون میده استعداد بسیار خوبیه و حتما در آینده بیشتر ازش خواهیم شنید.
Comfortable :
متن و ترجمه آهنگ Comfortable :
[Verse]
I’m stuck in all that I’m used to
And I shouldn’t stay but I choose to
I fail my heart every time I give in
I’m a slave to the memories
And I play it safe so I never leave
Oh, it’s day after day, I just dance with the pain
توی همه چیزایی که بهشون عادت کردم گیر کردم
و نباید توی این عادات بمونم اما خودم انتخاب کردم
هر بار که تسلیم میشم قلبم رو از دست میدم
برده خاطرات شدم
و محتاط عمل میکنم تا هیچ وقت ترکشون نکنم
آه، روز به روز همینِ، فقط با درد میرقصم
[Pre-Chorus]
They say I’m more than the scars on my back
But all of my demons keep holding me back
Right into that open door
Somewhere that I’ve been before
اونا میگن بیشتر از زخم های پشتم هستم
اما همه شیاطینم جلوم رو میگیرن
درست به سمت اون دَرِ باز
جایی که قبلا بودم
[Chorus]
Can’t seem to get no rest
Trying to escape myself
I guess I must confess
I’m comfortable in this mess
Better the ache I know
Scared of the fate I don’t
Just like a hand to hold
At least I’m not alone
به نظر نمیرسه استراحت کنم
سعی میکنم از خودم فرار کنم
فکر کنم باید اعتراف کنم
توی این آشفتگی راحتم
دردی که میشناسم بهترِ
از سرنوشتی که ندارم میترسم
درست مثل دستی که بگیرمش
حداقل تنها نیستم
[Verse]
Pride lays the rules that I choose to abide
Latching on tempting me to the high
Though it’s flawed by design I give in
غرور قوانینی رو وضع میکنه که من از اونها پیروی میکنم
علاقه زیاد منو تا حد زیادی وسوسه میکنه
اگر از نظر طرح ناقصِ اما من تسلیم میشم
[Chorus]
War in my veins, can’t get away, self-medicate
Oh, Lord
Thoughts in my brain are never sane
I’m never in control
Right into that open door
Somewhere that I been before
توی رگ ها جنگِ، نمیتونم فرار کنم، خود درمانی کنم
آه، خدا
افکار درون ذهنم هیچ وقت سالم نیستن
هیچ وقت کنترل ندارم
درست به سمت اون دَرِ باز
جایی که قبلا بودم
[Bridge]
Can’t seem to get no peace of mind
All these feelings never fade
And the pain won’t go away
And it haunts me that nobody’s gonna save me
به نظر نمیاد هیچ آسودگی خاطری به دست بیارم
این احساسات هرگز از بین نمیرن
و درد ازم دور نمیشه
و تسخیرم میکنه طوری که هیچکس نمیتونه نجاتم بده
[Pre-Chorus]
They say I’m more than the scars on my back
But all of my demons keep holding me back
Right into that open door
Somewhere that I’ve been before
اونا میگن بیشتر از زخم های پشتم هستم
اما همه شیاطینم جلوم رو میگیرن
درست به سمت اون دَرِ باز
جایی که قبلا بودم
[Chorus]
Can’t seem to get no rest
Trying to escape myself
I guess I must confess
Comfortable in this mess
Better the ache I know
I’m scared of the fate I don’t
Just like a hand to hold
At least I’m not alone
به نظر نمیرسه استراحت کنم
سعی میکنم از خودم فرار کنم
فکر کنم باید اعتراف کنم
توی این آشفتگی راحتم
دردی که میشناسم بهترِ
از سرنوشتی که ندارم میترسم
درست مثل دستی که بگیرمش
حداقل تنها نیستم
حالا که تا انتهای این ترجمه آهنگ همراهمون بودی یه سری هم به Crime Scene بزن:
چقد مووود:,-)
تفسیر خوبیه خیلی با همچین موضوعی نقاط مشترک داره
با درود
ترانه اشاره به افکار یک معتاد به مواد است.
توی همه چیزایی که بهشون اعتیاد دارم گیر کردم و نباید توی این اعتیاد بمونم اما خودم خواستم
هر بار که تسلیم میشم قلبم رو از دست میدم
برده خاطرات شدم و محتاط عمل میکنم تا هیچ وقت ترکشون نکنم
آه، روز به روز همینِ، فقط با درد میرقصم
اونا میگن بیشتر از زخم های پشتم هستم
اما همه شیاطینم منو به عقب بر میگردونند (مواد )
درست به سمت اون دَرِ باز ، جایی که قبلا بودم
به نظر نمیرسه استراحت کنم
سعی میکنم از خودم فرار کنم
فکر کنم باید اعتراف کنم ، توی این آشفتگی راحتم ، دردی که میشناسم بهترِاز ترسی که سرنوشتی ندارم (خودشم میدونه آینده ای نداره)
درست مثل دستی که بگیرمش حداقل تنها نیستم (کسی براش نمونده جز…)
غرور قوانینی را تعیین می کند که من انتخاب می کنم از آنها پیروی کنم (اشاره به غرور احمقانه)
چفت شدن منو تا حد زیادی وسوسه میکنه (منظورش وسوسه مصرف دوباره) ، اگرچه از نظر طرح ناقصه اما من تسلیم میشم (یعنی میدونه کار اشتباهیه)
توی رگ ها جنگه، نه میتونم فرار کنم نه خود درمانی کنم
آه، خدا
افکار ذهنم هیچ وقت عاقلانه نیست ، هیچ وقت کنترل ندارم (نمیتونه درست فکر و عمل کنه)
درست به سمت اون دَرِ باز ، جایی که قبلا بودم (یعنی همیشه دوباره این اشتباه رو میکنه در به روی مصرف مواد بازه)