متن و ترجمه آهنگ A Horse With No Name از گروه America که بیست و پنجمین ترک از آلبوم Here & Now هست و سال 2007 منتشر شد. اگر حافظه بازی خوبی داشته باشید باید به خاطر بیارید این آهنگ از رادیو GTA V هم پخش میشد.
سلام بدونیمی های عزیز ایتس یور بوی حسی، امروز متن و ترجمه آهنگ A Horse With No Name رو براتون آماده کردم. آهنگی که قراره گوش بدید رو آقای Dewey Bunnell نوشته و اولین و موفق ترین ترک گروه America است. در ابتدا نام اون Desert Song بود اما بعدها به همین نامی که میبینید تغییر کرد تا گیراتر باشه.
از اونجا که A Horse With No Name تشابه زیادی به اشعار Neil Young داشت Dewey Bunnell خودش هم گفت که برای نوشتن این ترانه ازش الهام گرفته اما به هیچ وقت قصدش تقلید نبوده.
A Horse With No Name روایت یک سفر واقعی و در عین حال عرفانی است. راوی وارد صحرایی میشه که باعث آروم شدن و ترکیب شدنش با طبیعت میشه. همچنین در بین لیریک متوجه میشیم راوی اعتراض خودش نسبت به بی توجهی انسان ها به طبیعا رو هم نشون میده. ملودی و ترانه این کار فوق العاده زیبا و آرامش بخش هست و مطمئنم شما هم لذت میبرید
دیگه بریم سراغ متن و ترجمه آهنگ A Horse With No Name امیدوارم خوشتون بیاد و حتما برامون کامنت بزارید.
پیج اینستاگراممون رو هم دنبال کنید حتما:
A Horse With No Name :
متن و ترجمه آهنگ A Horse With No Name :
[Verse 1]
On the first part of the journey
I was lookin’ at all the life
There were plants and birds and rocks and things
There was sand and hills and rings
The first thing I met was a fly with a buzz
And the sky with no clouds
The heat was hot and the ground was dry
But the air was full of sound
در قسمت اول ماجراجویی
به کل زندگی نگاه میکردم
اونجا گیاهان و پرنده ها و سخره ها و چیزای دیگه بود
اونجا شن و تپه ها و حلقه ها بود
اولین چیزی که دیدم یک مگس با وزوز بود
و آسمانی بدون ابر
گرما شدید بود و زمین خشک
اما فضا پر بود از صدا
( همونطور که از لیریک مشخصه ما با یک سفر واقعی یا استعاری در بیابان روبرو هستیم. Dewey Bunnell در مورد این قسمت میگه: زمانی که در پایگاه نیروی هوایی وندنبرگ زندگی می کردیم به همراه برادرم مدت زمان زیادی رو در یک صحرای مرتفع میگذروندیم. ما از آریزونا به سمت نیومکزیکو رانندگی میکردیم. من گرما و کاکتوس رو دوست داشتم. بنابراین سعی کردم مناظر و صداهای کویر رو به تصویر بکشم. اما این لیریک برای من معنای بیشتری از این داره، اون اسب گمنام وسیله ای بود برای دور کردنم از تمام آشفتگی ها و مشکلات زندگی و میخواست من رو به جایی آروم و ساکت ببره. منظور از حلقه ها اشکالی حلقه ای شکل هستن که گویا توسط موریانه های شنی ساخته میشن و معمولا در کویر دیده میشن. Dewey Bunnell بارها اشاره کرده که عاشق طبیعت و فضاهای باز بوده به همین دلیل با دقت اونها رو توصیف میکنه. مگس نمادی از شیطان است و این سفر میتونه ماجراجویی معنوی باشه مانند وسوسه مسیح، جایی که شیطان عیسی رو در حالی که چهل روز و چهل شب تنها بود وسوسه کرد، راوی میدونه که در این سفر مورد آزمایش قرار میگیره. از اونجایی که گروه America یک بند موسیقی بریتانیایی است با رسیدنشون به کویر که ابری نداره شگفت زده میشن چون محل زندگی خودشون معمولا ابری و بارونی هست. )
[Chorus]
I’ve been through the desert on a horse with no name
It felt good to be out of the rain
In the desert, you can remember your name
‘Cause there ain’t no one for to give you no pain
La, la, la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la, la-la-la-la, la-la-la, la, la
سوار بر اسبی که اسم نداشت از میان صحرا عبور میکردم
اینکه بارون نمیومد حس خوبی داشت
توی صحرا، میتونی اسمت رو به خاطر بیاری
چون اونجا کسی نیست که باعث ناراحتیت بشه
[Verse 2]
After two days in the desert sun
My skin began to turn red
After three days in the desert fun
I was lookin’ at a river bed
And the story it told of a river that flowed
Made me sad to think it was dead
بعد از دو روز توی آفتاب صحرا
پوستم شروع به قرمز شدن کرد
بعد از سه روز تفریح توی کویر
دنبال بستر رودخانه بودم
و داستان رودخانه ای که جاری بود گفت
فکر به اینکه اون رودخونه خشک شده ناراحتم کرد
( ابتدا به این اشاره میکنه که آفتاب سوخته شده و بعد میگه خوش میگذره این میتونه کنایه باشه اما با توجه به اینکه راوی از آرامش صحرا لذت میبره میشه گفت در این سفر معنوی مشکلات فیزیکی مثل سوختن پوست اذیتش نمیکنه. رودخانه و جاری بودن آب استعاره از زندگی است و به همین خاطر راوی از دیدن رودخانه خشک ناراحت میشه چون میبینه روزگاری اونجا زندگی برقرار بوده و حالا نیست. )
[Chorus]
You see, I’ve been through the desert on a horse with no name
It felt good to be out of the rain
In the desert, you can remember your name
Because there ain’t no one for to give you no pain
La, la, la la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la, la la-la-la-la, la-la-la, la, la
میبینی، سوار بر اسبی که اسم نداره از میان صحرا عبور میکردم
اینکه بارون نمیومد حس خوبی داشت
توی صحرا، میتونی اسمت رو به خاطر بیاری
چون اونجا کسی نیست که باعث ناراحتیت بشه
[Verse 3]
After nine days, I let the horse run free
‘Cause the desert had turned to sea
There were plants and birds and rocks and things
There was sand and hills and rings
The ocean is a desert with its life underground
And a perfect disguise above
Under the cities lies a heart made of ground
But the humans will give no love
بعد از نُه روز، اسب رو آزاد کردم که بره
چون صحرا تبدیل به دریا شده بود
اونجا گیاهان و پرنده ها و سخره ها و چیزای دیگه بود
اونجا شن و تپه ها و حلقه ها بود
اقیانوش صحراییه که زندگی پایینشه
و در بالا به خوبی پنهان شده (زندگی که زیرش هست رو از بیرون نمیشه دید )
زیر شهرها یک قلب خوابیده که از زمین درست شده
اما انسان ها هیچ علاقه ای بهش نشون نمیدن
( گرمای زیاد صحرا باعث میشه فرد دچار سراب دیدن بشه و ممکنه اینجا همین اتفاق برای راوی افتاده باشه. در ادامه باز هم به مشکلات زیستی اشاره میکنه و میگه این طبیعت زندگی داره قلب داره اما انسان ها بهش بی توجه هستن. )
[Chorus]
You see, I’ve been through the desert on a horse with no name
It felt good to be out of the rain
In the desert, you can remember your name
Because there ain’t no one for to give you no pain
La, la, la la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la, la la-la-la-la, la-la-la, la, la
میبینی، سوار بر اسبی که اسم نداره از میان صحرا عبور میکردم
اینکه بارون نمیومد حس خوبی داشت
توی صحرا، میتونی اسمت رو به خاطر بیاری
چون اونجا کسی نیست که باعث ناراحتیت بشه
[Outro]
La, la, la, la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la, la, la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la, la, la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la, la, la-la-la-la, la-la-la, la, la
La, la la-la-la-la, la-la-la, la, la
🙂